۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

شيطنت پسرا در قالب عاشقي

پست امروز شايد خيلي تكراري باشه چرا كه دختر خانماي محترم خودشون با اين اتفاق به كرات مواجه ميشند و آقا پسراي نسبتاً محترم هم كه خودشون بارها اين پست رو به صورت عملي به اجرا ميذارند!
نكته ي مهم اينه كه اين روزا در قالب عشق و عاشقي اتفاقات وحشتناك زيادي مي افته كه اين وسط از ديد پسرا مقصري وجود نداره و اصلاً اتفاقي نيفتاده و از ديد دخترا همه چيز تقصير اون پسره ي......(چندتا فحش كه دختر خانما موقع نااميدي از دوست پسرشون ميدند) ولي با اينكه خودم دخترم بايد اعتراف كنم كه مقصر هردو طرفند هم دختر هم پسر!
حالا لطفاً براي خوندن اين ماجراي تكراري و كليشه اي روي گزينه ي "خواندن مطالب ديگر" كليك كنيد.


(مغازه ی لوازم آرایش فروشی)

پسر(صاحب مغازه):عزیزم!چی احتیاج داری؟

دختر: اوووووووووووووم! رژ گونه ام تموم شده یه رژ گونه می خوام!

پسر: (دستشو بی اجازه ی دختر داخل مانتوی دختر می کنه و ....)

دختر: داری چی کار میکنی؟ گفتم رژ گونه می خوام یعنی قبلش باید این بها رو بابتش بپردازم؟

پسر: نه عزیزم من تو رو به خاطر خودت دوست دارم... اینا اصلاً واسم مهم نیست... اگه راضی نیستی دستمو دربیارم...

دختر: اصلاً هیچی نمیخوام ... می خوام برم...

پسر: نه...دیوونه من که قصد بدی ندارم... من تو رو واقعاً دوست دارم!

دختر: چه جالب! اینا یعنی دوست داشتن؟

پسر:ول کن این حرفها رو... بگو چقدر دوسم داری....بگو حاضری چیکار برام بکنی...

دختر: خوب دوست که دارم... اما تو فقط به خاطر این چیزا منو می خوای...تو اصلاً دوسم نداری!

پسر: خاک بر سر من کنن که تو در موردم اینطوری فکر میکنی...باشه اگه ناراحتت میکنم اصلاً دیگه باهات کاری ندارم .

دختر: من مثل دخترای دیگه نیستم ... مثل اینا که هر روز میان مغازه ات و واست چش و ابرو میان نیستم... من با اینا فرق دارم .

پسر: می دونم عزیزم.. اگه مثل اینا بودی که هیچ وقت باهات حرف نمیزدم.. تو تمومه زندگیه منی...

دختر: خوب حالا که تمومه زندگیتم حاضری واسم چیکار کنی؟

پسر: هر کاری که بگی... هر چی که تو بخوای... تو چی می خوای...

دختر: من پول می خوام...

پسر: چقدر؟

دختر: هر چی بیشتر بهتر! می تونی تأمینم کنی؟

پسر: من میتونم پیش خودم واست یه کار خوب جور کنم که هم پیش خودم باشی هم ازنظر مالی تأمین باشی قبوله؟

دختر: آخه تو وعده سر خرمن می دی! معلوم نیست کارهات کی روبراه می شه...

پسر: من بهت قول می دم تا 2 ماهه ذیگه همه چی حل شه...

دختر: نه اینطوری نمیشه... باید برم دنباله یه کار نون و آب دار....

پسر: الان هر کاری که بخوای بکنی ماهی 200 بیشتر نمیدن.. تازه من اجازه نمیدم... الان همه عوضی شدن...(يكي نيست بهش بگه خودتم جزي از همه اي)

دختر: خوب پس چیکار کنم؟

پسر: یه حساب برات باز می کنم و برات ماهی 200 می ریزم توش... خوبه؟

دختر: 200 کمه! تازه من اینطوری نمیتونم قبول کنم... تو مطمئنی در قبال این کار ازم چیزی نمیخوای؟

پسر: تو فقط قول بده که ماله من باشی و کسی بینمون نباشه دیگه همه چی حله...

دختر: باشه قول میدم...قسم می خورم...

پسر: خوب نگفتی چقدردوسم داری...؟؟؟

دختر: نمیدونم... اووووم! به قدری که اگر کاری از دستم براومد برات انجام بدم...

پسر: مثلاً چه کاری؟

دختر: نمیدونم... کاری که در توانم باشه...

پسر: (دوباره دستشو به طرف صورت و گردن دختر دراز میکنه... دخترخودشو می کشه عقب...)چرا خودتو می کشی کنار؟

دختر: دست نزن!

پسر: دیگه چی میخوای؟ هر چی میخوای بهم بگو... دوست دارم فقط نیازهاتو خودم براورده کنم...

دختر: (از ترس اینکه پسر بهش دست نزنه) هیچی نمیخوام... همه چی دارم....مرسی...

پسر: مگه نگفتی رژ گونه ات تموم شده؟ مگه رژ گونه نمیخوای؟

دختر: نه دیگه نمیخوام... می خوام برم خونه...بعداً زنگ میزنم...

پسر: نه نرو... دلم واست تنگ می شه...

دختر: باید برم... دیرم میشه... تو هم همش مشتری داری...

پسر: پس بهم زنگ بزن ها... کارت دارم

دختر: باشه... فعلاً خداحافظ...

پسر: خداحافظ... دوست دارم...

۵ نظر:

  1. آفتاب از کدوم طرف در اومده؟!!!!!
    2تا پست جید؟!!!!
    سلام ساغر جونم
    حرفت رو تاحدی قبول دارم اما این بی انصافیه که همه پسرا رو اینجوری بدونیم
    پسرای پست و نامرد و فاسد خیلی زیادن اما از اون طرف دختر های هرزه و ... هم وحشتناک زیاد شدن(البته بلانسبت ساغر خودمون)
    دوست دارم چند تا از حکایت هایی که واسه خودم اتفاق افتاده رو واست بگم اما روم نمیشه اما بدون پسرا بدیهاشون رو نشون میدن اما دخترا قایم میکنن که این هم دلیل داره, چون پسرها به بدی ها و کارهای زشتشون افتخار میکنن اما دخترا نه, پسره هرجا میشینه میگه من با فلان دختر این کارو کردم, اون کارو کردم اما همون دختر این قضیه رو از همه مخفی میکنه
    ساغر جونم امشب یه پست جدید میذارم
    حتما بیا
    راستی ببخشید اگه یکم رک حرف زدم

    پاسخحذف
  2. سلاااااااااااام
    خوبی ساغر جونم؟
    یکی دو روز مریض بودم نتونستم آپ کنم
    حالا بدو بیا که یه پست بی مزه گذاشتم
    منتظرماااااااا

    پاسخحذف
  3. سلام
    مرسی گلم, الان خوبم خدا رو شکر
    آره واسه منم حال بهم زن بودن چه برسه به شما که دخترین
    ساغر جونم بدو بیا که یه پست دیگه گذاشتم

    پاسخحذف
  4. salam
    valla man too in postet sheytanate 2khtararo bishtar az sheytanate pesara didam
    too in dastan , pesare sheytanati nadasht . bishtar khar bood
    va 2khtare, Tahe marmoolakaye aalam . az oon adami ke man vasashoon tare ham khord nemikonam
    behar hal , khosh halam ke to webloget matlab mizari

    پاسخحذف
  5. سلام ساغر جونم
    ای کلک, پیش دستی کردی, قبل از اینکه بت بگم پست جدید گذاشتم خودت اومدی
    اون موقع که تو اومدی من داشتم یه پست دیگه هم میذاشتم, حالا بدو بیا ببینش
    ساغر من یه معذرت خواهی هم بدهکارم , دیروز هواسم نبود روز دختر رو بهت تبریک بگم, ببخشید

    پاسخحذف